پاسخ های یک طرفه و بی اعتمادی مردم

به گزارش مجله سرگرمی، اعتماد چرا باید در جوامع جدی گرفته گردد و اینکه بی اعتمادی چه تبعاتی می تواند در پی داشته باشد؟ اساسا کدام کوتاهی و اهمال هایی باعث پررنگ شدن بی اعتمادی می گردد و آیا می توان سهم سیستم اجرائی و تصمیم گیری در چنین حالتی را بیش از بقیه دانست. بی اعتمادی را چطور می توان ترمیم کرد و الزام های لازم برای بازگشت اعتمادِ عمومی چه هستند؟ سئوال دیگر و البته مهم این است، اینکه سیستم حکمرانی نسبت به بی اعتمادی بی توجه باشد و این حالت را برای خود تهدیدی به حساب نیاورد، جامعه را به چه سمت و سویی خواهد کشاند؟

پاسخ های یک طرفه و بی اعتمادی مردم

حسین سراج زاده، جامعه شناس در تبادل نظر با خبرنگاران در واکنش به بی توجهی بخشی از مردم به توصیه های بهداشتی مختصِ روز های کرونایی اعتقاد دارد، بعضی از تحرکات نابهنجار موجب پررنگ شدن بی اعتمادی در جامعه شده است.

استاد دانشکده دانشگاه علوم اجتماعی تهران همچنین با گفتن اینکه حاکمیت باید همهِ توانش را به کار بگیرد تا به هر طریقی که ممکن است، عواملِ بی اعتمادی و کاهش سرمایه نظام حُکمرانی را برطرف کند تا حداقل در شرایط فعلی که کل جامعه شدیدا گرفتار شده است، بی اعتمادی به کمترین حالت خود برسد به پرسش های خبرنگاران پاسخ می گوید:

نافرمانی عده ای در روز های کرونایی را می توان نشانه ای از خلاء اعتماد در لایه های مختلف جامعه دانست؟

بخش قابل توجهی از رفتارهایِ مغایر با آنچه نظام پزشکی و سیستم های حُکمرانی از مردم طلب نموده اند، ناشی از عدم اعتماد به نظام تصمیم گیری و مدیریتی کشور از سوی افکار عمومی است. البته این نافرمانی علت های دیگری هم دارد و فقط اینطور نیست که موضوع به اعتماد مردم به سیستم ربط داشته باشد. با این وجود حاکمیت باید همهِ توانش را به کار بگیرد تا به هر طریقی که ممکن است، عواملِ بی اعتمادی و کاهش سرمایه نظام حُکمرانی را برطرف کند تا حداقل در شرایط فعلی که کل جامعه شدیدا گرفتار شده است، بی اعتمادی به کمترین حالت خود برسد تا توفیق سیستم مدیریتی بیشتر گردد.

عواملِ بی اعتمادی و کاهش سرمایه نظام حُکمرانی را برطرف کند منظورتان کدام عامل ها است؟

می توان به چندین مساله اشاره نمود. اول اینکه اساسا نظام حکمرانی به نحوی طراحی شده و عمل نموده و همچنان می نماید که به دیدگاه های کارشناسانه در تصمیم گیری ها خیلی توجه نمی گردد. یعنی نظام تصمیم گیری یک مقداری ضعیف است که این ضعف ریشه در عدم اعتماد و نظرخواهی از کارشناسان و دانشگاهی ها است. همچنین می توان گفت، بعضی با گرایش های ایدئولوژیک و تکیه نمایندگان بر روش های سنتی، علاقه ای به بهره دریافت از دیدگاه های کارشناسانه ندارند که خودِ همین، باعث شده است در بسیاری از موضوعات، تصمیمات تصمیم هایی کارشناسانه و صحیحی نباشد و در نتیجه، با کاهش کارآمدی سیستمِ مدیریتی هزینه های سنگینی به جامعه تحمیل گردد. خب! معلوم است، در چنین حالتی اعتماد به طور ملموسی کاهش پیدا می نماید.

برای بازیابی اعتماد، توجه به چه الزام هایی ضروری است؟

برای ترمیم اعتماد که البته ضروری است این امر مهم اتفاق بیفتد تا در مدیریت بحران هایی، چون کرونا پیروز شویم، ضروری است به دیدگاه های کارشناسانه بیشتر از همواره اهمیت داده گردد و مجموعه های علمی و دانشگاهی و مخصوصا در موقعیت فعلی، جامعه پزشکی جدی گرفته شوند تا جنبه های پزشکی، مالی و حتی اجتماعی بحران کرونا به گونه ای مدیریت شوند که تبعات منفی به کمترین حالت ممکن خود برسد. نکته بعدی هم این است، اساسا به نقش مردم و اقناع افکار عمومی در ارتباط با پرسش هایی که در ذهن شان مطرح می گردد، به نوعی کم توجهی می گردد. معینا در ارتباط با همین موضوعِ کرونا می توان به این مثال اشاره نمود، در بین مردم این سئوال طرح می گردد، آیا در ارتباط با پرواز های هواپیمایی ماهان به کشور چین اهمالی انجام شده است یا اینکه توصیه های بهداشتی در این رابطه عملی شده است یا نه که این سئوال، سئوالی مهم از نظر مردم است. همچنین درباره قرنطینه نشدن شهر قم هم چرا های زیادی ذهنِ جامعه را مشغول نموده است که در کمال تعجب نظام مدیریتی خود را ملزم به ارایه پاسخی قانع نماینده و توضیحِ مُجاب نماینده به افکار عمومی نمی داند. حتی مثلا یک گروه مستقل کارشناسی مامور نشدند تا ابهام های موجود را آنالیز نموده و نتیجه را به جامعه اعلام نمایند. توضیح این شرایط، دلیل اصلی خودنمایی بی اعتمادی در جامعه امروز است.

البته به کرات توضیح هایی داده می گردد.

توضیح هایی که مدیران در این روز ها می دهند، توضیح هایی یک سویه است. یعنی می آیند یک حرفی می زنند و می فرایند. در حالیکه اگر نگاهی به عملکرد کشور های دیگر جهان، به خصوص کشور های اروپایی انداخته گردد، می بینیم مسئولین در نشست های خبری به پرسش های چالشی و جدیِ خبرنگاران پاسخ می دهند. اما در ایران به افکار عمومی اهمیتی داده نمی گردد و فقط به گزارش های یک سویه بسنده می نمایند که معلوم است در چنین حالتی، جامعه اقناء نخواهد شد.

نکته دیگر این است، در ساختار تصمیم گیری و قدرت شاهد دوگانگی و همچنین موازی کاری هستیم. می توان این ویژگی را یکی از دلیل های مسائل دانست؟

قطعا همینطور است. در واقع دوگانگی هایی که در ساختار حکمرانی و نظام تصمیم گیری وجود دارد، باعث می گردد فعالیتِ توامانِ نهاد ها و دستگاه های مختلف نه تنها منشاء اثر نباشد، بلکه همدیگر را تضعیف هم نمایند که چنین حالتی، هم انرژی نظام مدیریتی را مستهلک می نماید و هم اینکه بی اعتمادی به وجود می آورد. آنهم در شرایطی که این روزها، ضروری است اجزای مختلف نظامِ حکمرانی با هماهنگی ای بالا بر اساس دیدگاه های کارشناسانه تصمیم بگیرند و تقسیمِ کار نمایند و به طور جد از بازی های سیاسی و تضعیف موقعیت رقیب خودداری نمایند.

سئوال این است، اصلا می توان گفت: بخشی از حاکمیت متوجهِ بروز معضل نیست؟

می توان گفت، بخشی از حاکمیت این را نمی داند که باید افکار عمومی را قانع کرد و در غیر اینصورت تبعات سنگینی سراغ مان خواهد آمد. در واقع اگر برای شان مهم بود در جامعه بی اعتمادی نباشد، قائدتا باید رویه شان را تغییر می دادند. باید به این امید داشته باشیم، اقلا در این شرایط بحرانی که دچارش شده ایم، بدانند به همبستگی ملی و اقدام مشترک بین مردم و تصمیم گیران احتیاج داریم و همه اجزاء کشور باید در یک راستا حرکت نمایند تا بتوانیم از سختی های فعلی عبور کنیم و بتوانیم بنیان های درونی را تقویت کنیم.

اگر اصلاح در دستور کار قرار نگیرد، جامعه به چه سمت و سویی راهنمایی خواهد شد؟

ببینید! مساله اصلی الان گذر از تبعات کرونا است که زندگی اجتماعی را تعلیق و بعضی فعالیت های مالی را راکد نموده و خیلی ها را به شدت نگران سلامتی شان نموده است. پس باید ذهن همه درگیر این موضوع باشد. اما اگر تحرکات نظام حکمرانی و نهاد ها و ارگان های موجود به نحوی باشد که سرمایه اجتماعی بیشتر از گذشته کاهش پیدا کند و در نتیجه بی اعتمادی و سرخوردگی به وجود بیاید، به طور طبیعی برای هر جامعه ای بسیار خطرناک است. البته ممکن است در ظاهر با فشار های ویژه و یا تهدید و... نارضایتی های مردم را خاموش کرد، اما به مثابه آتش زیر خاکستری خواهد بود که هر زمان امکان شعله ور شدنش می رود و کارآمدی را از نظام مدیریتی سلب خواهد نمود.

شما در طول تبادل نظر مکررا به خلاء نظرات کارشناسانه اشاره نمودید. در این شرایط جامعه شناسان و اهالی دانشگاه چطور می توانند تاثیرگذار ظاهر شوند؟

به نکته خوب و مهمی اشاره نمودید. مشکل و مساله ای به نام کرونا ما را دچار نموده و از جنبه های فرهنگی، مالی و اجتماعی ما را با خطر روبرو نموده است. پس برای اتخاذ تصمیم هایی کارساز، حتما ضروری است نظام مدیریتی به سراغ کارشناسان و صاحب نظران همه رشته ها برود تا بتواند از دانش آن ها بهره ببرد. همچنین باید گفت، ظرفیت جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد هم باید به کار گرفته شوند. چون مسائل عظیم با تجمیع اراده ملی و با پویش های ملی برطرف شدنی هستند و حکومت به تنهایی نمی تواند از پسِ کار بر بیاید. همینطور هم که الان معین شده است، مقابله با کرونا بدون اراده جمعی نتیجه نمی دهد. البته شرط اصلی این است، باید از چارچوب های محدود نماینده عبور کرد تا همه ایرانی ها بتوانند به سهم خود در مدیریت شرایط بحرانی نقش آفرینی نمایند.

سئوال پایانی؛ می توان به این تحلیل رسید، گروهی با وجود علم بر هزینه سازی ها، عالمانه و عامدانه خواستار تداوم رویه فعلی هستند؟

بهتر است، به تئوری های بدبینانه توجهی نشان ندهیم. به هر حال بخشی از نیرو های مختلف سیاسی و اجتماعی در جامعه ما در درون حاکمیت حضور دارند و فعال هستند که به نظر من به خاطر چارچوب های فکری شان درک صحیحی از شرایط ندارند. به همین دلیل تصمیم هایی خسارت زا می گیرند. یا اینکه شرایط به نحوی شکل گرفته است که منافع زیادی در ساختار های موجود دارند و به همین دلیل منفعت طلبی مانع از تغییر در رویکردشان می گردد و به همین راحتی مصلحت عمومی را نادیده می گیرند.

armeniaro.ir: تور ارمنستان ارزان قیمت، تور لحظه آخری ایروان

anasi.ir: آناسی | مجله خانه و خانواده، راهنمای سبک زندگی و آشپزی

azatweb.ir: مجله آزات وب | مجله آموزشی توسعه اسکریپت های تحت وب

منبع: فرارو
انتشار: 22 آذر 1400 بروزرسانی: 22 آذر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 89288

به "پاسخ های یک طرفه و بی اعتمادی مردم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پاسخ های یک طرفه و بی اعتمادی مردم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید